فرهنگ عامه مردم گناباد در مراسمات مذهبی ، گویش مردم ، بازی های محلی ، عقاید و ...

آداب و رسوم محلي 

به عقيده گناباديها ازدواج تنها يک وظيفه طبيعي و اجتماعي نيست بلکه يک وظيفه ديني و مذهبي نيز هست وقتي پسر به سن بلوغ رسيد و امکانات شغلي و اجتماعي او اجازه داد طبق احکام قرآن و شريعت اسلام بايد ازدواج نمايد .
براي خواستگاري مادر داماد و چند تن از زنان جا افتاده و نسبتا مسن که با داماد خويشي و قرابت نزديک داشته باشند به خانه عروس مي روند . داماد بايد لوازمي را براي عروس و خانواده او خريداري کند از جمله آينه يک جفت شمعدان يا لاله يک انگشتر لباس سر عقد يک جفت کفش براي عروس چند جفت براي مادر وخواهر عروس و وابستگان نزديک او همراه چند خوانچه شيريني و ... به هنگام نزديک شدن مجلس جشن عروسي چند کله قند و چند بسته چاي و چندين قالب صابون ، تعدادي کيسه حنا ، چند متر پارچه ، برنج و روغن و ... را نيز به خانه عروس مي برند و خانواده عروس هم متقابلا يک قواره پيراهن فاستوني براي داماد در صورت استطاعت يک قواره فاستوني براي پدر داماد و يک قواره پيراهن و يک جفت جوراب و يک روسري يا چارقد يا پارچه چادري براي مادر داماد به خانه داماد مي فرستند .
از مراسم جالب در تولد نوزاد مراسم شب ششم تولداو است که از مهمترين و پرهيجان ترين شبهاست در اين شب عده اي از خويشاوندان زائو از زن و مرد دور تادور اتاق مي نشينند و تا ساعتها بچه را دست به دست مي کنند و شعر و دعا مي خوانند و در برخي مجالس کف مي زنند يعني يک ريشه گياه مخصوص (بيخ) را پس از جوشاندن همراه مقداري سفيده تخم مرغ و کمي شيره انگور در ظروفي قرار مي دهند و اين مخلوط را به نوبت مهمانان هم مي زنند تا خوب کف نمايد و ماده اي شيرين به دست آيد .
بچه بچه ماه بچه             خدانگهداري بچه
هرکه خورده نون بچه            دعا کنه جون بچه

 

 

مراسم عزاداري و سوگواري
هنگامي که فردي را دار فاني وداع مي گويد و به سراي باقي مي شتابد مراسم خاصي از جمله غسل ، کفن ، و مراسم تعزيه و سوگواري برايش ترتيب داده مي شود که با بسياري از مراسم مرسوم در خراسان و ايران شباهت دارد . پس از پايان مراسم تدفين تشييع کنندگان به محل مسکوني ميت مي آيند و صاحبان عزا را تسليت مي گويند و پس از مرگ براي ميت چندين مجلس سوگواري در مسجد شهر يا آبادي ترتيب مي دهند و خويشان و دوستان ميت به مجلس سوگواري آمده با خواندن سوره فاتحه الکتاب براي روح مرده طلب مغفرت مي کنند و با گفتن جملاتي نظير تسليت عرض مي کنم خداوند رحمت کند و ... به بازماندگان وي سر سلامتي مي دهند

 

 

محرم در گناباد :
از آنجائيکه مردم گناباد از ديرباز داراي اعتقادات راسخي در ارتباط با مسائل ديني و خصوصا احترام به اهل بيت عليهم السلام بوده اند در ماههاي محرم و صفر با برگزاير مراسم مختلف عزاداري مي پردازند از جمله راه انداختن دستجات سينه زني و مراسم شبيه خواني و نخل گرداني که باشور هيجان خاصي انجام مي شود از قديم الايم مردم گناباد در ماههاي محرم و صبر در مساجد مختلف شهر و روستا تجمع مي کنند و از روز ششم محرم در دسته هاي سينه زني و زنجير زني در پايان مجالس به سوگواري حاضر و به نوحه خواني و سينه زني مي پردازند

 

 

اعياد و جشنها
در گناباد از دورانهاي گذشته به هنگام عيد نوروز يا ساير اعياد مذهبي و ملي مردم به ديد و بازديد مي ÷رداختند از جمله اين اعياد قديمي جشن سده است که از قديم در آبادي مارانديز گناباد برگزار مي شده است . در گذشته هنگام عيد نوروز علاوه بر مراسم رايج در نقاط مختلف خراسان در آبادي بيمرغ گناباد رسم خاصي انجام يم شده است .
دکتر باستاني پاريزي نيز به همين سنت اشاره دارد و توضيح مي دهد که به گمان من اين رسم از بقاياي عصر پرستش آناهيتا است .

 

 

بازيهاي محلي
در گناباد از گذشته هاي بسيار دور چندين بازي رايج بوده که نوجوانان و بچه ها ايام فراغت خود را با سرگرم شدن به آنها مي گذرانيده اند که هم اکنون تعدادي از آنها در منطقه رايج است از جمله بازيهاي لپربازي ، چچل چچل ، قايم موشک ، خانه نشان (سري چند مرد و چند زن) عمو زنجيرباف و...
البسه مردم گناباد در گذشته :
لباسهايي که مورد استفاده مردم قرار مي گرفته با لباسهاي کنوني تفاوتهاي چشمگيري داشته است . خود اين لباسها يادآور غناي مذهبي و فرهنگي منطقه مي باشد به عنوان نمونه به تعدادي از آنها اشاره مي شود .
لباس مردان : در گذشته لباس مردان جنوب خراسان از جمله لباس مردان گناباد بسيار متنوع بوده و به نسبت امکانات مالي فرق مي کرده است بطوريکه شامل لباسهايي بوده است از جمله :
پيراهن ، تنبان ، جليتغه ، قبا ، لباده ، سدره ، خرقه ، جبه ، ابره ، ارخالق (انخالق) ، قارت يا ملکي ، کلاه نمدي کرک ، شب کلاه (عرقچين) شال سر (منديل) ، شال کمر ، جوراب ، پاتاوه (مچ پيچ)
و کفشهاي آنان شامل : گيوه ساده ملکي ، کفش بيمرغي ، کفش روشناوندي ، کفش پودرزاد و کفش گرگاوين بوده است .
لباس زنان : در دوران گذشته لباس زنان مجموعا از چندين تکه تشکيل مي شده است از جمله : شليته ، شلوار ، پيراهن ، زيرپوش ، شال سر ، سربند ، کلاهک ، عرقچين ، چادر ، پيچه و ...

عقايد و باورهاي مردمي

اهالي گناباد به مانند ساير مردم ايران به برخي مسائل اعتقاد و باور دارند و برخي را نيز فقط زباني مي گويند و عملا بدانها اعتقاد کاملي ندارند از جمله اين مسائل اعتقاد آنها به آب است که ريختن آب بر روي زمين علامت روشنايي است يا اگر شب دست کسي به ظرف آب بخورد و بريزد شادي و بر کت به آن خانه روي خواهد آورد . همچنين آب نطلبيده مراد مي دهد يعني اگر به طور اتفاقي کسي براي فردي که آب طلب نکرده بياورد آن را نشاندهنده براوردن حاجت مي دانند . خواندن نوعي پرنده مانند کلاغ و زاغ را نشانه خبر خوش مي دانند .

گويش و لهجه مردم گناباد

تاريخي که از قرن گذشته نسل به نسل در جريان گذرزمان به صورت رفتارهاي گوناگون در افراد آن جتمعه تجلي مي يابد ، گاهي چنان دستخوش تغيير مي شود که از آن فقط يک نماد باقي مي ماند . هر رفتار ساده اي که از شخصي در اجتماع سر مي زند ناشي از انعکاس يک فرهنگ يا خرده فرهنگ است و گويش و لحجه محلي خود نيز يکي از اين نمادها اسيت ، گويش و لحجه گنابادي از نمونه هاي زبان کهن فارسي است که کمتر دستخوش تغييرات اساسي قرار گرفته است و بسياري از کلمات بصورت فارسي اصيل تلفظ مي شوند . آنچنان که مرحوم دکتر شريعتي مي نويسد : « اکنون در ميان مردمي که در خراسان از دگرگونيهاي زمانه بدور مانده اند هنوز زبان کهن فارسي قرنهاي چهارم و پنجم زنده است و هنگامي که توده مردم طبس ، فردوس , گناباد , بيرجند , قاين , سرخس و کاشمر سخن مي گويند گوئي سخن بيهقي و بلعمي است که مي شنويم . »
« گويش گناباي يکي از گويشهاي مردم مشرق ايران است که منشا زبان فارسي بوده و کهنگي و اصالت آن با آثاري که نزديک به زبان محاوره مانند اسرار التوحيد  ( تاليف عطار نيشابوري ) نگاشته شده کاملا مشاهده مي شود .» مردم گناباد مانند اکثر ايرانيان به زبان فارسي دري که يکي از فروع زبان هندي و اروپائي است و ريشه سانسکريت دارد تکلم مي کندو داراي لهجه خراساني مي باشند .

 

اشعار عاميانه

برخي از اشعار و ترانه هاي محلي مربوط به افسانه هاي کهن و بعضي از آنها مرتبط با عشقهاي مجازي است از جمله اين اشعار که قسمتي از يک ترانه محلي گنابادي است :


نمک بر دل مزن که دل کباب است                  چو گوسفندي که در دست قصاب است


گهي در زير ساتر قيمه قيمه                     گهي در آتش سوزان کباب است


لبت قيماق و دندانت پنيره                         مناجات مي کنم شويت بميره


مناجات مي کنم شنبه به جمعه                     که عزرائيل گلويش را بگيره


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 22 تير 1390برچسب:,
ارسال توسط محمود اميري

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 201
بازدید ماه : 199
بازدید کل : 14994
تعداد مطالب : 129
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

خطاطي نستعليق آنلاين